دیکشنری
گرداب نعل اسبی
english
1
Poultry Terminology
::
horseshoe vortex
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
گرد مالیدن
گرد هم آمدن
گرد هم آیی
گرد و خاک
گرد و خاکی
گرد و غبار
گرد کردن
گردآورد هم دور افت
گردآوردن
گردآوری
گردآوری اطلاعات
گردآوری قوانین
گردآوری و تنظیم اسناد و مدارک
گردآوری کردن
گرداب
گرداب نعل اسبی
گرداب های جدایش
گردابه
گردابه مرکزی
گردابک
گردابی
گرداسپیان (روستا)
گرداگرد
گرداله
گردان
گردان ساختمان
گردان های عزالدین قسام
گردان هوایی
گرداندن
گرداننده
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید